دوباره یه مامان سرما خورده و یه نی نی 22 هفته ای
سلام دختر گل و نازم فرشته مهربون من خوبی دخترم ؟ حالت خوبه عزیز نازدارم؟
مامانی دوباره مریضه و سرما خورده اما امیدوارم تو خوب باشی خدا رو شکر می کنم که فعالیتت رو زیاد کردی یعنی اون ضربه های کوچیک سمت چپم شده این وره دلم یه ضربه اونوره دلم یه ضربه. وقتی به طرف چپ میخوابم لیز میخوری میری این طرف چپ و یه ضربه میزنی اما ضربه هات بیشتر شبیه انقباضات شکمی هست عزیزم. داری کم کم دختر قدرتمندی میشی خانومی.
عزیزم فدای روی ماهت بشم شنبه به امید خدا با بابایی میریم و شما رو می بینیم. عزیز بار دیگه چقدر ذوق زده هستم خیلی دوستت دارم عزیزم.
خوب از جاهای خوب واست بگم که اخر هفته پیش ساک تو رو اوردم وتمام لباس و اسباب بازیهایی که تو این چند سال واست خریدم رو در آوردم و مرتب گذاشتم تو ساک زیپ دار وای کلی لذت بردم . حس می کنم شما خیلی نباید خریدی داشته باشی مگر اینکه من دوباره هوس کنم و واست خرید کنم.
عزیز دلم هوا خیلی سرده از خدا میخوام تو توی دل مامانی جات گرم و نرم باشه. دختر ناز و زیبام عزیز تر از جونم شکم مامان قلمبه شده و الان قشنگ معلومه شما خانومی توش هستی.
الهی همیشه سلامت باشی مامانی .
اتاقت رو خالی کردیم تا اینکه یه روزی تخت و کمدت رو بخریم و اتاق رو طبق اون رنگ کنیم.
مامانی ٢ کیلو اضافه کرده بودم که امروز دیدم دوباره ٢ کیلو کم شده گلم هنوز به وزن قبل از بارداریم نرسیده ام. اما شما وزن بگیر حسابی خانومم.
من خیلی دوستت دارما... عشق مهربونم.
٨٨