نیروانا یه حبه قندنیروانا یه حبه قند، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

حـــبه قـنــد

هشتمین ماهگرد نیروانا

هشت ماهه ی من ماهگردت مبارک. گل مامان عزیز زندگیم هشت ماه از عاشقی ما کنار هم میگذره هشت ماه با هم بودن لذتی به اندازه تمام دنیا برای من داشت . دوستت دارم و از خدا میخوام سلامتی و سایه پدر ومادر برات باشه. این ماه یه جشن سه نفره با هم گرفتیم و خدا رو شکر شاد بودیم کنار هم. این ماه رفتیم پیش خانم دکتر مهربونت و وزنت شده بود 8650 و قدت 73.5 و دور سرت 43.1 ماشاله رشدت خوب بود و یه خورده واسه خانم دکتر گریه کردی اما بعدش ازش خجالت می کشیدی. خانوم طلا این روزهای سرکار رفتن مامانی داره میگذره و چند وقت دیگه عید هست و چند روزی کنار هم می مونیم. دختر ماهم مهارتهای زیادی بدست آوردی اما...
15 بهمن 1393

نیروانا و آواهای جدید

دختر نازی ناز نازیم سلام روزانه هام با عشق به تو میگذره و هر روز که میگذره لذت میبرم از تو و بودن با تو.گاهی که فیلمهای نوزادیتو می بینم باورم نمیشه این همون نیروانای منه. هر روز یه کار جدید یاد میگیری. همچنان پروژه غلت زدن ادامه داره گاهی عقبی میری که اونم خیلی کمه. جدیدا گاهی به مدت خیلی کم تو روروئک میشینی و از آهنگاش لذت میبری. صدای گربه آهنگ روروئک رو دوست داری و میخندی بهش. با دکمه های روی روروئک بازی میکنی.  گل دختر مامانی جدیدا یاد گرفتی وقتی ما غذا میخوریم یا چایی میخوریم دهنتو باز میکنی و میگی ة. عزیزمی مامانی وقتی لیوان چای رو می بینی دستاتو میاری دو طرف لیوان که بگیریش و دهنتو باز میک...
28 دی 1393

هفتمین ماهگرد و سرماخوردگی نیروانا

دختر نازم محرم رازم.شما روز هفت ماهگی از خواب که بیدار شدی بینیت گرفته بود بعد عطسه کردی و آبریزش بینی داشتی. اون روز تو باید میبردیم واسه چکاب ماهانه ات. شما با تعجب به خاله دکتر نگاه میکردی وزنت 8250و قدت 71.5 و دور سرت 42 عزیز مامانی این ماه 400 گرم اضافه کردی که دکتر گفت خوبه.تقریبا روزانه یه تخم بلدرچین و فرنی سوپ و پوره میخوری که متاسفانه ماست رو دوست نداری و حس میکنم از ترشیش خوشت نمیاد. با سوپ قاطی میکنم با بی میلی میخوری. خدا رو شکر فقط عطسه و آبریزشه و عفونت نکرده گلوت. دختر نازم گاهی خیلی کم شیر دارم و واسه فردات خیلی کم شیر داری.  روزای اول تاظهرکنار مامان زهره میخوابیدی اما چند روزه ساعت 7:30 یا 8 ب...
13 دی 1393
1