نیروانا یه حبه قندنیروانا یه حبه قند، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

حـــبه قـنــد

سونو 16 هفتگی

1392/10/25 18:32
نویسنده : مامان حبه قند
1,229 بازدید
اشتراک گذاری

نی نی گلم دختر ناز و مهربونم سلام عزیزکم نازدارکم

خوبی خانومی این روزها خیلی مشتاقم که حرکاتت رو حس کنم اما
نمی فهمم دکتر به من گفت بخاطر چربی های شکمت هست. باز چاقی و یه علت واسه ناکامی
من و حس نکردن تو.

گاهی نصفه شب بیدار میشم و می بینم طاقباز خوابیدم به اون
شونه میشم و دست رو دلم میذارم حس می کنم شما سفت شدی وسط دلم کیف می کنم دستم رو
می کشم رو دلم از خبری از تکون خوردن های شما نیست.

اشکال نداری مامانی صبر میکنه گلم . شما خانوم طلای منی.

مامانی عزیزم الان 5 روزه حس می کنم شکمم بزرگ تر شده و شما
کاملا جلوه نمایی کردی. این یعنی یه دنیا ذوق . مامانی از هفته دیگه من وارد ماه
پنجم میشم.این یعنی شما رو 4 ماه دیگه می بینیم.

مامانی روز دوشنبه به دکترم رفتم و دوباره صدای ضربان قلب
شما رو شنیدم این دفعه دیگه تکون نمی خوردی حس کردم شاید خواب باشی گلم. از خانم
دکتر خواستم که دوباره سونو بنویسه و شما رو ببینم و بعد هم شروع کنم واست خرید
کنم. آی کیف میده خرید کردن واسه گل دخترم.

خانم دکتر واسم 19 بهمن سونو نوشت که شما رو ببینم.خدا رو
شکر سونو قبلی رو که دید رشد شما خوب بود و خیلی ذوق کردم.

مامانی من هنوز نیم کیلو مونده که به وزن قبل از بارداریم
برسم اما نمی دونم چرا ایندفعه رفتم دکتر به من گفت از ماه قبل 4 کیلو اضافه کردم
. خیلی تعجب کردم اما دوباره اومدم خونه و دیدم وزنم همونه 4 کیلو اضافه نکردم ١/٥
کیلو اضافه کردم. نمیدونم ترازوی من دیجیتالی هست واسه دکتر عقربه ای.

بهر حال به من گفت برنج کمتر بخورم و میوه هم روزی 2 عدد.

دیگه ازحالت های بارداری بگم که دیگه از بوی بد حالم بهم
نمیخوره فقط گلاب بروت اوق می زنم. همین و بس. و دیگه اینکه حس می کنم داره دستام
و پاهام یه مقدار ورم می کنه اولا که کفشام کیپ شدن و حلقه ازدواج من و بابایی هم
کیپ راستش ترسیدم حلقه تنگ بشه و بعدا باید ببرنش به همین خاطر از دستم در آوردم
الان یه حس بدی دارم البته رینگمو انداختم .

ای دختر شیطون اینهمه تغییر وتحول ایجاد کردیا.

مامانی خیلی طول کشید و عکس سونو 16 هفتگیتو واست الان
میذارم.

با آرامش تو دلم واسه خودت زندگی کن دختر خانم طلا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یه نی نی کوچولو
26 دی 92 14:04
سلام خانومی ,ایشالله به همین زودیا حرکاتشو احساس میکنی ,خیلی حس خوبیه
مامان حبه قند
پاسخ
سلام عزیزم مرسی از لطفت انشاله.
مامان آرلا
26 دی 92 17:46
الهی عزیزکم چه ناز خوابیده
مامان حبه قند
پاسخ
آره این خانومی ما همش در حال جست و خیزه. حالا تو عکس خودشو مظلوم جلوه داده و بهخواب زده.
مامان نی نی کوچولو
26 دی 92 21:02
سلام مامانی امیدوارم که حالت خوب باشهآخی عزیزم چقدر کوچول و موچوله خدا حفظش کنه برات عزیزم.عزیزم ورم کردن دست و پاتو خیلی مواظب باش نمک و ادویه های تند وشیرینی اصلا نخور چون بدتر میکنه خیلی مراقب خودت و نی نی نازت باش
مامان حبه قند
پاسخ
مرسی گلم.نمک که اصلا عادت ندارم بخورم فقط یه ذره تو غذا می ریزم. اما ادویه های تند هم مگه ورم رو زیاد می کنه؟
مامان راضی
27 دی 92 13:19
عزیزم منم مثل شما تپلی هستم همیشه منتظر حرکاتش بودم و غصه میخوردم نکنه حس نکنم اما ماشالا حالا کولاک میکنه و منم ذوقشا میکنم. دیر نشده من که 24 هفتگی متوجه شدم گلم
مامان حبه قند
پاسخ
آخی پس شما هم مثل من بودی؟؟؟ الان که هفته 20 هستم حالا انشاله زودی متوجه میشم.
مائده
27 دی 92 13:41
http://s5.picofile.com/file/8108464542/mahdi.gif
مامان حبه قند
پاسخ
ممنونم مائده جان منم به شما تبریک می گم.
ستاره
30 دی 92 11:10
عزیزم نگران نباش منم 17 هفته و 5 روزم . اما هیچ تکونی ندارم. نگران وزنت هم نباش . اگه یهو زیاد شده به خاطر تورم بدنت هست. طبیعیه . کفشات هم کم کم تنگ میشه. باید یکی دو سایز یزرگتر بگیری دیگه. موفق و سر حال و خوشحال باش!!
مامان حبه قند
پاسخ
وای حالا کفشو چیکار کنم و عید؟؟ مرسی که اومدی پیشم.
مامان مهرسا
30 دی 92 23:22
سلام خاله جون خاله قربونت بره زودتر بزرگ شو تا مامانی حرکاتتو حس کنه
مامان حبه قند
پاسخ
خاله نی نی منتظر بود که این پست واسش بنویسم و تو دلم چرخ بزنه.