نیروانا یه حبه قندنیروانا یه حبه قند، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه سن داره

حـــبه قـنــد

نیروانا تلفن حرف میزند.

1394/12/19 10:36
نویسنده : مامان حبه قند
573 بازدید
اشتراک گذاری

نیرواناجونم عزیز مامان کارهای جدیدت کلی منو به وجد میاره. عزیز دلم ی کاری میکنی و اونم اینه که تلفن و یا موبایلو برمیداری و میذاری در گوشت الکی میخندی و شروع میکنی به صحبت کردن جالبه که راه میری حرف میزنی از این اتاق به اون اتاق. گاهی هم میذاری رو گوشت و دستتو برمیداری و.می چسبونی به گوشت مثل اینکه دستت به چیزی بند باشه. عزیز دلم دیگه یواش یواش میخوام از شیر بگیرمت با مشاورت هم صحبت کردم و گفت کمش کن اما متاسفانه هر وقت میشینم رو کاناپه تو میای و میزنی لباسمو بالا و میخوای. چند روز پیش بهت گفتم بسه دیگه بسه چقدر ممه میخوری.تو هم گفتی بسه. بسه و خندیدی.

حالا به مشاورت گفتم و اون گفت داروی تلخک بزنم اما من مرددم واسه اینکه شما صدمه روحی نخوری.گاهی سلام میکنی و میگی سلام و کمک مامانی میکنی ولی همچنان لباسات رو میریزی از کشوها بیرون.  

غذاهای سوپی رو بیشتر دوست داری ولی از غذاهایی مثه ماکارونی عدس پلو و رشته پلو بیشتر خوشت میاد.

مهربون و دوست داشتنی هستی. خونه مامان زهره هرکی آیفون رو میزنه میگه باباییه.وقتی که منم سرکار هستم هر کی.تلفن میزنه میگی مامانیه.

عاشق این هستی که بری رومبلا و چراغا رو روشن کنی گاهی هم میری روی دسته ی مبل.و این خیلی خطرناکه.  هنوز فرصت نکردم که ببرمت واسه چکاب بیست و یک ماهگی بزودی زود میبرمت. عشق مهربون وقتی خونه مامان زهره هستی چادرشو بهش میدی کلاه خودتم بهش میدی و میگی بیشی یعنی ببر تو رو جلو پنجره و پیشی ببینی.به همه حیوونا میگی بیشی مثلا خرس داریم میگی بیشی و یا قبلنا به جوجو ها میگفتی جیک جیک اما الان میگی بیشی.

پیش بسوی دَ دَ

وقتی لباستو در میارم فرار می کنی.

آخرین جلسه  کارگاه مادر و کودک و آموزش هفت سین و عکس دسته جمعی.

خوشگل خوشگلا

اسباب بازیتو گذاشتی تو ماشین لباسشویی

آخه این مدل نشستنه

موقع خونه تکونی یه مقنعه جانماز یافتم و شما رو این شکلی کردم.

آخرین روزاهای اسفند و یه صورت پف کرده

پسندها (3)

نظرات (5)

مادر
13 فروردین 95 18:32
سلام مامان تنبل خوبی چه عجب اومدی سراغ وبلاگ مخملی بابا دلمون تنگ شده براش همه پستا رو با هم خوندم و از دیدن این دختر ملوس لذت بردم خدا سلامت و مهربون و شاد و موفق کنار شما حفظش کنه چه کفش خوشگلی براش خریدی مبارکه
مامان حبه قند
پاسخ
واقعا مامان تنبل. کلا سراغ لبتاپ نمیرم. مرسی ایشاله شما هم خوب و سلامت باشید. کفش کادویی شما زیبا تره کاش اندازه اش بود.
مامان راضی
22 فروردین 95 10:13
فدای نیروانای نازم ماشالا به شما و شیرین زبونیات
مامان حبه قند
پاسخ
فدات خاله جونم.
ava
3 اردیبهشت 95 2:02
سلامممممممممم خاله آوایی فداتشه دلم واست ی نقطه شده بود ک عروسکم ..الان اینقد هیجان دارم از دیدن اینهمه عکسای خوشگلت ک لکنت زبان گرفتمهمیشه توی قلب خاله ای یادت نرهمامان خانومیش مرسی ازتون ایام ب کامتون
مامان حبه قند
پاسخ
خاله جون منم دلم تنگه شماس خیلی وقته نیومدی پیش ما . میبوسمت.
همیلا
21 اردیبهشت 95 12:11
سلام عزیزم..خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم
مامان حبه قند
پاسخ
سلام عزیز دلم .حتما
پرنسس آنیکا
19 خرداد 95 11:39
مامانی چ نی نی شوشولوی ناناسی دالید....! عجـــــــب اسم خووووشجلی....چیگده به دل میشیـــــــــنه...!نیروانا ژووونی تو چیگــــــــده ناناسی..! مامانی به وب ما هم سربزن...!
مامان حبه قند
پاسخ
مامانی جون ممنونم حتما میام خدمتتون.