نیروانا یه حبه قندنیروانا یه حبه قند، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

حـــبه قـنــد

چهارماهگی و مهارتهای جدید

1393/7/21 15:28
نویسنده : مامان حبه قند
506 بازدید
اشتراک گذاری

نیروانا جونی ،جون جونکم. دختر ناز و مهربونم.تب چهار ماهگی تموم شد و شما دیگه از قطره خوردن زده شدی حالا علاوه بر اینکه دهنت رو میبندی که قطره آ+د رو.نخوری حالا زبونت رو هم جلو دهنت مسدود میکنی مامانی تو این کارها رو از کجا یاد گرفتی؟

گل قشنگم از 4 ماهگیت به بعد مهارتت واسه دست گرفتن اشیا بیشتر شده اما اسباب بازیهات بزرگه از دستت در میره.توپای نرمتو گاز می گیری و از دستت میفته.

دوستت دارم عشق من. علاقه ات هر روز به بابا بیشتر میشه روز عید قربان که صبح تا شب بابا رو دیدی فرداش برمیگشتی و سمت اتاقها و پذیرایی رو نگاه میکردی و دنبال بابا میگشتی.

دختر نازم چند شبه که دوباره دیر میخوابی و وقتی من شیرت میدم و صبر میکنم تا خوابت عمیق بشه و بعد میذارم تو رختخوابت دوباره بیدار میشی و کمرتو سفت می کنی و گریه می کنی و دوباره باید تو رو بخوابونم و این منو خیلی خسته میکنه.

دختر نازم تازه پاهاتو می گیری و اگه جوراب پات نباشه به انگشتای پات خیره میشی و برات جالبه. تا شما رو زمین میذاریم به سمت چپت برمیگردی و دیگه کاملا سرتو بالا می گیری روز 20 مهر ماه هم وقتی برگشتی نوک انگشتای پاتو بالا نگه داشتی و سعی کردی به جلو ببری.

فقط و فقط جیغ میکشی اگه از چیزی خوشحال باشی جیغ میزنی و اگه اوضاع بر وفق مرادت نباشه جیغ میزنی. وقتی حواسم بهت نباشه جیغ میزنی و بهونه می گیری و وقتی نگاهت کنم آروم میشی.

خنده های صدا دارت زیاد شده و جدیدا ذوق هم قاطی خنده ها میکنی.

وقتی مامان زهره میاد خونمون با هم میریم کنار در ورودی و تو مامان زهره رو می بینی و می خندی بهش. با دو تا دستات صورتشو می گیری و صورتشو میخوری.

مامانی شما وقتی می بینی ما غذا و یا چیزی میخوریم . همش ما رو نگاه می کنی و دلمون کباب میشه که تو اینطوری نگاه میکنی.خاله برامون بستنی گرفت و تو همش نگاه کردی و وقتی می آوردم جلوت تو دستاتو جلو می آوردی تا بگیریش ای شیکمو.

یک صبح پاییزی و نیروانای ما

چند روز پیش با بابایی داشتیم چای با لیمو ترش می خوردیم و وقتی خواستم برم دستم که لیمویی بود رو بشورم به بابایی گفتم ازت فیلم بگیره و من دستمو بذارم رو لبت و واکنش شما رو از ترشی بفهمم. اما شما چیکار کردی؟؟؟؟؟

مزه مزه کردی و خندیدی و دست منو گرفتی تا بازم بخوری. تو دیگه چی هستی؟ یه شیطون یه تخس.

هر روز بزرگ شدنت رو دارم می بینم و مهارتهای جدیدی که یاد می گیری.روز 21 مهر هم دستات و انگشتاتو برانداز کردی و با دقت نگاهشون کردی عزیزم.

چند روز پیش با مامان زهره رفتیم زیارت حضرت عبدالعظیم اونجا شما رو با کالسکه بردیم تو حرم و زیارت کردیم و نماز خوندیم.اما یادم رفت با شما عکس بگیرم و از شما عکس بندازم اگه بازم رفتیم از شما عکس میندازم. اولین زیارتت عزیزم قبول باشه.

تا حواسم بهت نباشه برمیگردی و اینطوری میشی.

آگهی های پرشین تون رو دوست داری و کلی بهشون میخندی. مخصوصا اهنگ تیتراژش.

یک روز دیگه که همراه خاله برای بار سوم رفتیم رستوران ژوانی و شما لباس گرم پوشیدی.

امیدوارم خداوند همیشه حافظ و نگهدارت باشه گل دخترم.

پسندها (2)

نظرات (8)

فروشگاه نادین
21 مهر 93 21:34
سلام دوست عزیز * لوازم جشن تولد * شال و روسری * دست سازهای نمدی nadin-shop.ir
مادر
22 مهر 93 13:48
عزیزم چه شیطون بلایی شدی ماشالهههه انشاله که همیشه سایه باباش رو سرش باشه دخترا معمولا بابایی هستن شدیدا خدا حفظش کنه این شاپرک رو
مامان حبه قند
پاسخ
آره یاد میشا می افتم که برای باباش گریه میکنه.لطف کردی عزیزم
ava
23 مهر 93 1:53
ای جونم عزیزدلم فدای اون چشمای نازت بشم خیلی نازی عین فرشته ها پاک و معصومی خدا حفظش کنه واستون خانومی.لا حول ولا قوته الا بلا و هوالعلی العظیم
مامان حبه قند
پاسخ
مرسی آوا گلی آدرس وبلاگ تو بزار بیام دیدنت حفظ نیستم
مينا مامان اميرعلي
23 مهر 93 14:49
چه خانومي شده ماشالله
مامان حبه قند
پاسخ
لطف داری گلم امیر علی رو ببوس
مامان راضی
24 مهر 93 12:48
عزیزم ماشالا چه نازتر شده . با کلاه که دیگه ماه شده . ماشالاااااااااااااااا
مامان حبه قند
پاسخ
آره با کلاه تغییر کرده خاله جون
ava
26 مهر 93 2:18
منکه نی نی خوشملی ندارم که بیای وبلاگم ولی به پاس ادب واستون آدرس گذاشتم.من واسه دل خودم میام اینجا و قربون نیروانا میرم بدون هیچ انتظار و توقعی شما سومین وبلاگه نی نی ها هستید که میرم خداکنه مامان الوچه هم به زودی پیدا بشه منم ازین نگرانی در بیام خداجونم همه ی نی نی هارو واسه ماماناشون حفظ کن و به همه ی مامانای منتظر نی نی عطا کن.یا حق
مامان حبه قند
پاسخ
لطف داری عزیزم خواستم محبتتونو بی جواب نزارم
مامان نی نی کوچولو
28 مهر 93 12:49
سلام خاله جون خوبی عزیزم ،نیروانای قشنگم ماشااالله روز به روز داری خوشجلتر میشی عسیسمواییییییییییی آفرین به تو دخملی باهوش و زرنگبه به نیروانا جونم چه لباسای خوشگلی میپوشی شما ،دست مامانی باسلیقه درد نکنه خیلی خوشجلنند لباساتالبته تو تن شمکا قشنگه فرشته کوچولوزیارتت قبول باشه خاله جون ،خاله را هم فراموش نکنی باشهآخه آهنگش خیلی بامزه است من خودمم دوستش دارمنیروانای قشنگم از خوندن مهارت هات شاد شدم و لذت بردم.دوستت دارم دختر قشنگم
مامان حبه قند
پاسخ
مرسی خاله مهربونم دخترمون خیلی شما رو دوست داره. از محبتت ممنونم. طاها کوچولو رو ببوس/
مامان علی کوچولو
4 آبان 93 23:09
عزیزم چقد کلاه بهش میاد
مامان حبه قند
پاسخ
مرسی عزیزم.