نیروانا و چکاب ماهیانه
عشق مامانی بعد از تعطیلات شما رو بردم پیش خاله دکتر خدا رو شکر رشد شما خوب بوده.
وزن شما 9300 یعنی 450رم از مریضیت اضافه کرده بودی قدت هم ماشاله 3 سانت اضافه شده یعنی شدی 75 شده بود. دور سرت هم 43.3 عزیز مامانی خیلی ماشاله باهوشی.
کارهایی میکنی که الان می نویسم برات. دقیقا از روز 20 فروردین روی دو تا پاهات ایستادی اما تعادل نداری و می ترسم بخوری زمین.
دوست داری با لگوهات بازی کنی و این یعنی خیلی باهوشی عزیز مامانی میریزی تو باکسش و یا از تو باکس در میاری.
انگشت اشاره ات رو میاری بالا و حرف میزنی و قربون این مدل مدیریتیت بشم من.
مدل غذا خوردنت دیگه سخت نیست .اما بعد از تعطیلات عید شبا منو ساک ساک می کنی مامانی هم نیم ساعت بیدار میشی و گریه میکنی بغلت می کنم و یا یه کوچولو ممه میخوری میخوابی خانم دگترت گفت چون تو عید پیشت بود این اضطراب جدایی اومده سراغت.
نمیدونم نوشته بودم یا نه سیزده بدر شما رو گذاشتیم روی چمن پارک اما شما از چمن بدت می اومد و چنشدت میشد.
سینه بلوری من کیه ؟
نیروانا منتظر مهمون
ماشاله به شما قد بلند
کار درستی نیست با آیفون مهمون بازی کردن
نه راه پس داری نه راه پیش
مگه شما اسباب بازی هستی؟
یه روز عصر تو حیاط مامان زهره