نیروانا یه حبه قندنیروانا یه حبه قند، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

حـــبه قـنــد

نیروانا دنده عقب میرود.

1393/10/13 1:00
نویسنده : مامان حبه قند
958 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی عزیز سلام ببخش که این ماه اصلا نتونستم برات بنویسم بازیگوشی شما اجازه نمیده دست به گوشی و لب تاپ بزنم و ضمن اینکه دیگه سرکار رفتم و کاملا نظم زندگیمون بهم ریخته و تا بیاد سر جاش زمان میبره.گل مامان دقیقا از شش ماه و نیمه گی دندون دوم هم دراومد و حالا یه دندون بزرگ داری و یکی فینگیلی.عزیز دل مامانی  روزهای پایانی شش ماهگی به دنده عقب گذشت وقتی که دیدم شما باسنت میاری بالا و میری عقب. همه طرفی چرخ میزنی و خیلی باید حواسمون بهت باشه.با رفتن مامانی به سرکار شما پستونک خور شدی گاهی با قاشق شیر میخوری گاهی با شیشه. دختر مهربونی هستی وقتی از سرکار میام ذوق میکنی و خنده های مقطع میکنی یعنی من خوشحالم. صورتمو میخوری.عشق مامانی خودتو به سینه ام میچسبونی و عشق میکنی.جدیدا وقتی لباس میپوشم میفهمی و میخوای بیای بغلم.

 با پاهات حالت دست دستی میکنی.وقتی خونه مامان زهره میرم یه اتاق دیگه گریه میکنی.بابایی هم دستتو نگه میداره میگه مامانش بیا باباش بیا و تو انگشتاتو باز و بسته میکنی.

دوست مهربونی واسه مامان و بابا. 

شب یلدا هم گذشت اولین یلدات کنار هم بودیم و شدی هندونه خونمون. 

اینجا بود که دنده عقب رفتی و من غرق در شادی شدم.

شبی که قرار بود مامانی فرداش بره سرکار رفتیم خونه مامان زهره خوابیدیم و شما شاد وخوشحال تا 3 بیدار بودی و غافل از اینکه مامانی 5 صبح بیدار شد و کاراشو کرد و 6 رفت سرکار.

مامانی یه ویروس رفت تو دلش و مریض شد و شمااومدی تو تخت مامانی شیطونی کردی.

یه بعد از ظهر پاییزی خونه مامان زهره.

مهمونی خونه خاله مژگان

روزانه هامون

آماده واسه رفتن به رستوران ته دیگ با پانچویی که خاله مهری برات گرفته.

قربون قلب قلبیت

نفست به نفسم بنده مامانی. 

پسندها (3)

نظرات (5)

افسانه
19 دی 93 17:28
سلام عزیزم . آخی ! جانم ! چه خوشگل شده ماشالله هزار ماشالله ! خدا حفظش کنه دخمل ناز رو . راست می گی گلم خیلی سخته شاغل باشی و بچه کوچیک هم داشته باشی . درکت می کنم . مبارکه دندون در آوردن نازگلمون . یلداش هم مبارک . ایشالله یلداهای زندگیش سرشار از شادی و سلامتی هم برای خودش و هم پدر و مادرش باشه . ببوسش خوشگل خانوم رو .
مامان حبه قند
پاسخ
ممنونم گلم واقعا سخته. از آرزوهای خوبت متشکرم
فاطمه مامان صدرا
20 دی 93 0:52
سلام. جیگرشو. چه دختر نازی. خدا براتئن نگهش داره. اسپند یادتون نره . هشت ماهگیت مبارک نازنینم...
مامان حبه قند
پاسخ
ممنونم عزیزم. دخترمون 7 ماهه شده خاله
مادر
20 دی 93 5:14
ای خدا من چقده این عسلی رو دوستش دارم عززززیززز دلم میگم دلتون سفر نمیخواد یه سر بیاد اینجا من اینو بخورم تموم شه؟ وای دوست گلم. نیروانا هم خاله خوبشو دوست داره. دلم که خیلی سفر میخواد.خاله. دخترمو پست کنم بخوری[زبان[
مامان صدیقه
20 دی 93 7:33
دندون کوچولت مبارک.دلم واسه بچهامون میسوزه .منم ماهان رو خونه پیش مادربزرگش میزارم .بچم صبح ها بدخواب میشه.نسبت به قبل خیلی لاغرتر شده.ولی چه میشه کرد؟
مامان حبه قند
پاسخ
کاش میشد یه دوسالی دورکاری بگیریم.
مامی حنان جون
3 بهمن 93 11:47
قربونت نیروانا جووووووونم.فدای خنده های ملوست عسلی جوونم.ایشالله همیشه خنده به لبات باشه گلللللللم
مامان حبه قند
پاسخ
مرسی مامان حنان اما من رمز وبلاگ شما رو ندارم که خدمتتون برسم.